رهیافت فرهنگ

صــــابر اکبــــری خضـــری

رهیافت فرهنگ

صــــابر اکبــــری خضـــری

رهیافت فرهنگ

* صابر اکبری خضری
* مدرس علوم اجتماعی در دانشگاه؛ پژوهشگر فرهنگ و حکم‎رانی فرهنگی
* دکتری مردم شناسی دانشگاه تهران
* کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات / گرایش سیاست گذاری فرهنگی / دانشگاه امام صادق (ع)
* اینجا: جستارها، مقالات، یادداشت ها، روایت ها و خرده روایت های من از زندگی
* سایر فعالیت های من در فجازی: https://zil.ink/mosafer.rezvan

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاست فرهنگی» ثبت شده است

راهبردهایی برای ترمیم سرمایه ‌اجتماعی در دولت وفاق ملی

«سرمایه اجتماعی» شاکله تعامل دولت-ملت در جامعه است. هرچه میزان سرمایه اجتماعی بالاتر باشد، احساس یکپارچگی و هموندی میان آحاد مختلف مردم و حاکمیت بیشتر می شود. تنها در این صورت است که سیاست‎‌ها و برنامه های حکمران، قابلیت تحقق پیدا می‌کند و به جریان عمومی‌بدل خواهد شد. کاهش سرمایه‌اجتماعی به باور جامعه شناسان و سیاستگذاران، در ردیف مهم‌ترین چالش‎‌ها و مسائل کنونی جامعه ایران است. اگر روند کاهش سرمایه‌اجتماعی اصلاح نشود، پیامدهایی نظیر کاهش امید اجتماعی، کاهش مشارکت اجتماعی، گسترش انفعال و فرسایش اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. این نکته قابل تأمل است که سرمایه اجتماعی دولت و حاکمیت یا به عبارتی سرمایه اجتماعی کلان مقیاس، در ارتباط با دو «سرمایه سیاسی» و «سرمایه ایدئولوژیک» معنا می یابد؛ به عبارتی یک رابطه تریالیکتیک میان این سه سرمایه «اجتماعی»، «سیاسی» و «ایدئولوژیک» برقرار است و تغییرات هر کدام، بر سایر اجزا تأثیر متقابل دارد. در این یادداشت به راهبردهایی اشاره خواهد شد که برای ارتقای سرمایه اجتماعی متناسب با اولویت‎‌های کشور، اقتضائات اجتماعی و ظرفیت‎‌های دولت وفاق ملی لازم و مهم به نظر می‌رسد.

اصلاح سازکار سامعه نهاد حکمران

مهم‌ترین عامل افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی نهاد حکمران میان مردم، احساسِ شنیده شدن، نمایندگی و اثرگذار بودن است. لازم است تا «سامانه سمع» (سامانه مطالبات عمومی) هرچه سریع‌تر اجرایی شود و بطور گسترده در رسانه های عمومی‌معرفی شود. البته این گام نخست است و گام مهم‌تر، تحقق بخشیدن و پیگیری مطالبات این سامانه است تا اثرگذار بودن آن برای مردم احساس شود و امری نمایشی تلقی نشود. همچنین رصد و پایش مداوم شاخص‎‌های سرمایه اجتماعی در فواصل مشخص (انتهای هر فصل) ضروری است.

اصلاح سازکار ناطقه نهاد حکمران

تعامل دولت-ملت شامل دو سازکار «سامعه» و «ناطقه» می شود. بیشتر چالش‎‌های سرمایه اجتماعی و تزلزل در افکار عمومی، از لکنت ناطقه و عدم توانش زبانی و گفتمانی دولت و نهاد حکمران برای ارتباط مؤثر با جامعه، ناشی می‌شود. برای ارتباط مؤثر با آحاد جامعه، لازم است تا مردم ایران از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی و اتخاذ راهبرد خاص نسبت به هر بلوک دسته بندی شوند. باید توجه داشت در حال حاضر جامعه ایرانی از پیچیدگی های فراوانی برخوردار است و ارزش‎‌ها، باورها و نگرش‎‌های بلوک‎‌های مختلف، تفاوت‎‌های جدی دارند که ایجاب می کند برای افزایش اعتماد، سرمایه و مشارکت اجتماعی هر دسته، برنامه ریزی و طراحی فرهنگی، رسانه‌ای، تبیینی و سیاسی خاص آن دسته صورت پذیرد. همچنین باید برای هر یک از وزیران و افراد شاخص هیأت دولت، رتوریک خاص طراحی کرد.

ایجاد کارگروه تبیینی-رسانهای اقدامات دولت

گاهی برخی اقدامات که بدون پیوست تبیینی-رسانه ای انجام می‌شود نظیر اصلاح قیمت بنزین در سال 1398، ضربه عمیقی به پیکره سرمایه اجتماعی می‌زند. با توجه به گستردگی اقدامات و برنامه‎‌های بخش‎‌های مختلف دولت، لازم است تا به صورت متمرکز کارگروهی برای تدوین و پیاده‎‌سازی پیوستارهای رسانه ای و تبیینی تصمیمات بخش‎‌های مختلف دولت ایجاد شود. این مهم درباره هرگونه مداخله یا برنامه ای که دارای پیامدها و ایجاد نوسان در ابعاد اقتصادی و اجتماعی زیست روزمره مردم می شود، ضروری است. لازم است که تخاطب مستقیم، هدفمند و موقعیتمند با کارگران، معلمان، کارگران ساختمانی، رانندگان درون شهری و برون شهری، پرستاران، کشاورزان، صیادان، کوله‌بران، اصناف و... داشته باشیم. توجه به تقویم اجتماعی و زمان رویدادها و پیامک‌های رئیس دولت بسیار مهم است. «سامانه‌ها» و «رسانه‌ها» دو رکن اساسی در تحقق این سامعه و ناطقه هستند.

حل مسأله با نوآوری نخبگان

تعامل و هم‌ا‌ندیشی‎‌های واقعی میان مدیران ارشد دولت و نخبگان، ارائه فهرست‌های دقیق از برنامه‌ها خصوصاً در تحقق برنامه هفتم و از همه مهم‌تر مبنا قرار دادن 10 ابرمسأله ملی (سربازی، مسکن، ازدواج، اشتغال، اقتصاد دریا پایه و...) و 20 ابرطرح ملی (انتقال آب خلیج فارس به مناطق مرکزی، طرح جامع فاضلاب اهواز، رتبه‌بندی فرهنگیان، احیای دریاچه ارومیه، طرح نفت و گاز شمال و...) در اوج سیاست رسانه‌ای دولت بسیار مهم است.

پرهیز از تحریک گسلهای اجتماعی

چنانکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال‌جاری فرمودند، سیاست قطعی و اولویت دار کشور در حال حاضر حفظ انسجام اجتماعی و پرهیز از قطبی‌شدن و شکاف اجتماعی است. باید توجه داشت در شرایط ملتهب، هرگونه مداخله سخت در عرصه‎‌های اجتماعی، منجر به بروز شکاف‎‌ها و سقوط سرمایه اجتماعی می‌شود؛ در این شرایط حتی بکار بردن برخی اصطلاحات یا بیان و تأکید روی برخی سیاست‎‌ها یا موارد در حال برنامه ریزی غیرقطعی نیز می‌تواند زمینه ساز تنش ها و تحریک گسل‎‌ها و نقاط حساس و مزمن اجتماعی باشد.

ایجاد نشاط اجتماعی با رویدادهای مشارکتآفرین

نشاط اجتماعی یکی از ارکان مولد سرمایه اجتماعی است. در این راستا طرح جامعی با عنوان «پویش ملی نشاط اجتماعی» مبتنی بر رویدادهای مشارکت آفرین، جشن های مردمی‌و آیین‎‌های بومی‌محلی اقلیم های مختلف فرهنگی ایران در شورای فرهنگ عمومی‌کشور طراحی و تصویب شد که اجرای آن به اعتبارات و هماهنگی دستگاه‎‌های اجرایی نیازمند است. همچنین می توان ابررویدادهای جریان‎‌سازی نظیر کنسرت بزرگ ایران با حضور هنرمندان ملی را در محیط‎‌های عمومی ‌نظیر ورزشگاه آزادی با حضور اقشار مختلف مردم و با محوریت اشعار ملی طراحی کرد. بطور کلی باید توجه داشت پیگیری هوشمندانه انشراح و انبساط فرهنگی و تحقق رونق در عرصه هنر و صنایع فرهنگی بسیار مؤثر است. سینما، یک پیشانی فاخر برای شکوفایی هنر است. منظومه‎‌ها و مجموعه های فرهنگی، فراغتی، هنری و تفریحی، گردشگری، اردوهای دانش‌آموزی، فعالیت‎‌های هنری، قرآنی و تربیتی مدارس و مساجد باید بطور محسوس افزایش یابد.

استفاده از ظرفیتهای تاریخی و ملی ایران

یکی از ارکان هویت فرهنگی ایرانیان، میهن‎‌دوستی و علاقه به مؤلفه های مرتبط با تاریخ ایران است. جامعه ایرانی در حال حاضر به آن سطح از بلوغ هویتی رسیده که مؤلفه‎‌های «ملی» و «دینی» را در تقابل نمی‌بیند و میان آنها همگرایی ایجاد می کند. به طور خاص پیشنهاد افزودن روزهای جشن مهرگان و جشن سَده به تقویم رسمی‌کشور با برنامه ریزی خاص فرهنگی راهگشاست. این اقدام هم باعث ایجاد امید و افزایش سرمایه اجتماعی در آحاد مختلف مردم خواهد شد و هم زمینه سوءاستفاده معاندان از این بسترهای هویت تاریخی را از میان خواهد برد. جشن سده و جشن مهرگان نیز مانند نوروز و یلدا می‌توانند در راستای ارزش‎‌های اخلاقی و انسانی بکار گرفته شوند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۳ ، ۲۰:۴۹
صابر اکبری خضری

این یادداشت که حاصل اشتراک ذهن و قلم دکتر سید مجید امامی و بنده است، به تاریخ 15 مرداد 1403 ه.ش در روزنامه ایران منتشر شده است.

جامعه ایرانی در میان تمام ملتهای جهان، دارای غنا و تنوع کمنظیری از اقوام و اقلیمهای فرهنگی گوناگون است که فراتر از مرزهای سیاسی آن، پهنه وسیعی را به عنوان «ایران فرهنگی» ایجاد کرده است. بافتار تمدنی ایران نه بر محور قوم یا گروهی خاص، بلکه بر محور تعامل و پیوند میان اقوام و گروههای مختلف شکل گرفته که با همزیستی، شکوفایی و اعتلای تمدنی ایران فرهنگی را فراهم آوردهاند. در این الگوی هویتی، مؤلفههای دینی، ملی و قومی به شکلی همگرا کنار هم قرار میگیرند.

در نگاه اسلامی که مبنای نظریه تمدنی انقلاب اسلامی است، تنوع فرهنگی نه‌تنها یک تهدید نبوده، بلکه نشانهای از توحید و دلیلی برای شناخت متقابل اقوام و فرهنگهای گوناگون است؛ چنانکه در آیه شریفه 13 از سوره حجرات ذکر شده است: «یا أَیهَا النَاسُ إِنَا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَ أَکرَمَکمْ عِنْدَ‌الله أَتْقَاکمْ إِنَ‌الله عَلِیمٌ خَبِیرٌ.» مبتنی بر این نگاه، همانطور که تزاحم و تعارضی میان هویت ملی و هویت دینی نیست، وفاداری ملی نیز تعارضی با وفاداری فروملی ندارد.

انسجام اجتماعی و ملی، نه با حذف و نابودی هویتهای چندگانه درون ملت، بلکه با کمک به بالندگی و همگرایی آنها با هویت ملی و دینی به دست آمده و با سازکارهای اساساً فرهنگی امکانپذیر است. اگرچه رویکرد غالب رژیم پهلوی در قبال اقوام و اقلیمهای فرهنگی ایران، سیاست همانندسازی و نفی تنوع و تکثر قومی فرهنگی بود، اما در پرتو انقلاب اسلامی، مبتنی بر هویت دینی به عنوان نخ تسبیح جامعه ایرانی با همه تفاوتهای خود، بار دیگر زمینه حیات و پویایی اقلیمهای مختلف فرهنگی ایران بزرگ فراهم آمد.

باید توجه داشت که برای استفاده از این ظرفیت عظیم، باید چهارچوب خاصی از راهبردها، سیاستها، اقدامات و برنامههای فرهنگی را تدارک دید تا بتوان شاهد افزایش پویایی اجتماعی، نوآوری و خلاقیت فرهنگی، انسجام اجتماعی، قدرت نرم، وحدت ملی و امنیت پایدار بود. ایران اسلامی با اتکا به این منبع عظیم و سرشار است که میتواند با جریان جهانی‌سازی فرهنگی مقابله کرده و در عرصه بینالمللی نیز داعیهدار حراست از تنوع فرهنگی با قرائت خاص خویش باشد؛ همچنین با توجه به زمینههای مشترک قومیت‌هایی که در دو سوی مرزهای سیاسی قرار دارند، میتوان گسترش تعاملات و ارتباطات فرهنگی و اقتصادی با کشورهای همسایه را پی‌جویی کرد و با گسترش مراکز فرهنگی (از جمله مدارس، مراکز آموزش عالی و...) در کشورهای همسایه، میتوان بخشی از نخبگان علمی آنها را با فرهنگ ایران اسلامی آشنا کرد و موجب افزایش اقتدار ایران در منطقه شد.

بر اساس نتایج حاصل از پژوهشهای گوناگون انجام شده در سطح کشور، گره و چالش اصلی در حوزه سیاستگذاری اقوام که میتواند زمینه واگرایی و کاهش سرمایه اجتماعی نظام را فراهم آورد، مسأله احساس تبعیض و انسداد در فرآیند ارتقای اجتماعی میان برخی اقوام و اقلیتهای مذهبی و دینی است. یکی دیگر از چالشهای عرصه سیاستگذاری اقوام، عدم وجود رویکرد واحد و سیاستهای منسجم است که زمینه را برای سوءاستفاده جبهه معارض انقلاب اسلامی و القای شکاف میان حاکمیت و اقوام با اختلافافکنی و ایجاد آشوبهای اجتماعی و رسانهای فراهم میآورد.

ایده راهبردی نظام فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تکثر فرهنگی و تنوع قومی، اتخاذ رویکرد «وحدت در عین کثرت» و «کثرت در عین وحدت» است که از حکمت اصیل اسلامی ایرانی الهام میگیرد. خطوط راهبردی این رویکرد عبارت است از: پاسداشت تنوع و تقویت همشناسی فرهنگی اقوام و نواحی فرهنگی مختلف ایران؛ تأکید بر وحدت ملی و انسجام اجتماعی مبتنی بر هویت دینی و ملی و ارتقای سرمایه اجتماعی و پرهیز از شکاف و قطبی شدن اجتماعی، فرهنگی و قومی. با توجه به اهمیت مسأله تنوع قومی و حیات اجتماعی اقلیمهای فرهنگی مختلف ایران، ضروری است تا مجلس شورای اسلامی «سند ملی تنوع قومی» مبتنی بر اصول اسلامی و ملی را تصویب کند.

1. پاسداشت تنوع و تقویت همشناسی فرهنگی اقوام و نواحی فرهنگی مختلف ایران

  • بازنمایی حماسهها و روایتهای افتخارآمیز از شخصیتهای برجسته اقوام مختلف، خصوصاً تبیین سهم مفاخر قومی در افتخارآفرینی‌های ملی و حراست از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ایران؛ نظیر ورزش قهرمانی، دفاع مقدس، جنگهای تاریخی ایران، مبارزه با استعمار و....
  • تجلیل از مفاخر فرهنگی، چهرههای ماندگار و شخصیت‌های تأثیرگذار محلی و ملی اقوام مختلف.
  • تکریم شخصیتهای برجسته و موفق و علمای اخلاقی و انقلابی اهلسنت در عرصه عمومی و ملی به عنوان نمادی از برادری و وحدت عملی اسلامی.
  • فرصت انگاشتن تنوع زبانیگویشی در مناطق مختلف ایران و توجه به رونق زبانهای مادری خصوصاً زبانهای در حال زوال به شکلی که موجب احساس بیگانگی با زبان فارسی و میراث آن در سطوح مختلف واژگانی، ادبی و حکمی نشود.
  • کلیشهزدایی از تصورات منفی پیرامون اقوام در زبان روزمره و بازنمایی رسانهای آن از طریق تکریم و معرفی جایگاه تاریخی، میراث فرهنگی و نقش اقوام گوناگون در مناسبات گوناگون محلی و ملی
  • تکریم اقلیتهای دینی مصرح در قانون اساسی و تصحیح برخی خطاهای عملکردی (به عنوان مثال کریسمس مسیحیان ارامنه ایرانی، ششم ژانویه است که به علت کماطلاعی برخی دستگاهها، گاهی روز بیست و پنجم دسامبر که کریسمس مسیحیان خارج از کشور است، گرامی داشته می‌شود یا لزوم شناساندن تفاوت صهیونیسم با یهودیان کلیمی ایران که خود از حامیان جریان مقاومت فلسطین هستند و به‌رغم تلاش رژیم اشغالگر قدس، از مهاجرت به سرزمینهای اشغالی امتناع میورزند.)

2. تأکید بر وحدت و انسجام اجتماعی مبتنی بر هویت ملی و دینی

  • استفاده از ظرفیت مناسبات فروملی برای تقویت هویت ملی از طریق حمایت از رویدادها، محصولات و نوآوریهای محلی همسو و همراستا با ارزشهای ملی
  • شفافسازی جریانها و افراد وابسته به احزاب معاند و مخالفت با هرگونه ترویج آنها.
  • التزام عملی و نظارت بر عدم مغایرت برنامهها و رویدادها با معیارهای اصلی همسویی با هویت ملی که عبارت است از همبستگی و حراست از زبان، خط و ادبیات فارسی؛ معرفی خود به عنوان فرد ایرانی و وفاداری نسبت به تمامیت ارضی

3. ارتقای سرمایه اجتماعی و پرهیز از شکاف و قطبی شدن اجتماعی، فرهنگی و قومی

  • معرفی و تبیین خدمات انقلاب و نظام اسلامی در عرصههای مختلف فرهنگی‌، اجتماعی به اقوام ایرانی.
  • برنامهریزی و تقسیم کار نهادها و دستگاههای مختلف محلی و ملی در جهت حفظ، تکریم و گسترش نمادهای ارزشمدار، آداب و آیینهای اجتماعی و شخصیتهای برجسته قومی و تبیین این تلاش برای آحاد مردم.
  • تدبیر یکپارچه و منسجم برخی چالشهایی که میتواند زمینه تنش میان اقوام را فراهم کند از جمله حکمرانی آب و منابع آبی.
  • ابتنای سلسلهمراتب سازمانی و فرصتهای شغلی بر اصل شایستهسالاری و پرهیز از بومیگزینی افراطی که منجر به سرخوردگی افراد میشود؛ مبتنی بر این معیار که اگر کسی واجد شایستگی لازم برای تصدی مسئولیتی بود، اهل قومی خاص یا از پیروان دین یا مذهبی خاص بودن، چالش یا مانع راه او نباشد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۳ ، ۱۴:۳۳
صابر اکبری خضری