من علیه فمینیست هایم، اما طرفدار مردسالاری سیاهی که بر تاریخ ما سایه افکنده هم نیستم؛
متجدد نیستم، اما دوست ندارم گذشته را حفظ کنم.
نوحه های حاج محمود کریمی و تلاوت حجرات و قاف مصطفی اسماعیل را با جان و دل گوش می دهم، اما با هر موسیقی غیرسخیف دیگری مشکل ندارم و into the wild اِدی ودر هم جز محبوب ترین موسیقی هایم است؛
به انقلاب اسلامی باور دارم، اما شدیدترین نقدها را هم به جمهوری اسلامی، مسئولینش، رهبر محترمش، صدر تا ذیلش دارم؛
قطعاً با مدرنیسم، پست مدرنیسم، اگزیستانسیالیم، مارکسیسم، سوسیالیسم، هگل، کانت، دکارت، نیچه، فروید، هایدگر و .... همراه نیستم امّا سعی می کنم همه شان را بخوانم و بفهممشان عزیز، نه این که بخوانم تا دشمی آگاهانه تر و نقدی عمیق تر بکنم، می خوانم تا بفهمم، وسیع تر شوم؛
حدود حیا و عفت را می فهمم و سعی می کنم رعایت کنم، اما با خانم ها هم گفتگو می کنم.
وبلاگ رهیافت فرهنگ مال من است، اما با حفظِ سمت روابط عمومی هلدینگ رسانه ای اسمارتیز!! هم هستم.
در راهیان نور روایتگری کردم، اما بسیجی نیستم!
از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نصیحت می شنوم، قصه زندگی شان را می شنوم و از این کار عمیقاً مشعوف می شوم، اما اگر به جان بچه ها بیفتم، کودک درونم از آن ها هم کوچکتر می شود.
هر وقت کسی تکه اول را دید، هزار کلمه نصیبم شد، هر وقت کسی تکه دوم را دید، هزار کلمه نصیبم شد، هر وقت کسی هر دو تکه را دید، دو هزار کلمه نصیبم شد!
از تو خواهش می کنم کمی صبر کنی و اول اسمم را بپرسی، شاید راهی برایم باز کردی تا فراتر از این دو تیغِ همیشگی که هر روز جسم و جانم را آزرده اند، زندگی کنم.