الغیاث
يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۶ ب.ظ
کی فکرش رو می کرد واقعا؟! بله!!! با بیش از ربع قرن تجربه زندگی، حالا استرس دارم و شدیدا هم استرس دارم!!! احساسی که تا این لحظه باهاش بیگانه بودم، نه سر کنکور، نه سر جلسه های کاری یا هر چی، (البته خیلی کم بوده ولی قابل کنترل بود). به هر حال فردا مصاحبه دکتری هست و به قول ما مشهدی ها "مث سگ" استرس دارم!!!! آب سرد و نفس عمیق هم کمکی نکرد :))) راهکارهای تاثیرگذارتر نداریم؟!
پ.ن: "مثل سگ" توهین نیست، نشان از شدت و کثرت یک موضوع داره، مثلا آقای خامنه ای توی یک سخنرانی معروف میگه: این انگلیسی ها دروغ می گویند مثل سگ!!!!!
۰۰/۰۳/۳۰
من معمولا اینطور وقتا قدم میزنم. معمولا به سرعت و با موسیقی و اگر اوضاع خیلی خراب باشه، بدون موسیقی! بغل هم جوابه. پاشید اولین کسی که دستتون بهش رسید رو بغل کنید و حتی اگر مقاوت کرد و خواست خودشو آزاد کنه هم ولش نکنید :))))