واقع گرایی، یعنی گره خوردن به این انگاره که خوبی و بدی هر دو بی انتها است، حتی یک قدم به سمت بدی رفتن، بد و حتی یک قدم به سمت خوبی رفتن، خوب است. ایده آل گرایی یعنی خوبی و بدی را دارای انتهایی دست یافتنی دیدن، به عبارتی بهتر در فکر خدا شدن و خدایی کردن. واقع گرایی همراه با عقل عملی، حکمت، حلم و مدارا است، منعطف است، کاراست و رو به جلو حرکت می کند. علم به تنهایی ایده آل گرایی می آورد مگر این که با حلم آمیخته شود. آیده آل گرایی تند، خشن، تیز و سخت است، و بلافاصله به فرسایش و ناامیدی مفرط تبدیل می شود و سکون و رکود می آورد.