رهیافت فرهنگ

صــــابر اکبــــری خضـــری

رهیافت فرهنگ

صــــابر اکبــــری خضـــری

رهیافت فرهنگ

* صابر اکبری خضری
* مدرس علوم اجتماعی در دانشگاه؛ پژوهشگر فرهنگ و حکم‎رانی فرهنگی
* دکتری مردم شناسی دانشگاه تهران
* کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات / گرایش سیاست گذاری فرهنگی / دانشگاه امام صادق (ع)
* اینجا: جستارها، مقالات، یادداشت ها، روایت ها و خرده روایت های من از زندگی
* سایر فعالیت های من در فجازی: https://zil.ink/mosafer.rezvan

طبقه بندی موضوعی

یکی از خطاهای شایع در تعریف و فهم نشاط اجتماعی، تقلیل آن به رهیافت های روان شناختی است. در عصر سرمایه داری که غلبه گفتمانی با رویکردهای فردمحور، جهانی سازی شده و ذره گراست، مؤلفه ها و مصادیق آسیب شناسانه و رفتاری، جای رویکردهای فرهنگی-تفسیری عمل می کنند. غفلت از تفاوت های عمیق تاریخی، بافتار فرهنگی و زمینه اجتماعی باعث می شود امور زیست جهان های دیگرفرهنگ ها را فارغ از معانی زمینه مندشان و صرفاً با رفتارها فهم کنیم، حال آن که خود رفتارها جنبه نمادین دارند. به عنوان مثال ممکن است در سنجه ها و تعاریف عملیاتی، گریستن را نشانه حزن و افسردگی بدانیم، اما در نگرش اجتماعی ممکن است آیین ها و مناسک سوگواری و نمادهایی نظیر اشک، خود نشانه ای از نشاط اجتماعی و پویایی فرهنگی باشد. سه مؤلفه اصلی نشاط اجتماعی در رویکرد فرهنگی عبارتست از:

  • مشارکت و تعامل اجتماعی
  • حیات و پویایی فرهنگی
  • نوآوری فرهنگی

منظور از مشارکت و تعامل اجتماعی این است که به هر میزان اعضا و ارکان مختلف یک جامعه دارای ارتباطات متقابل، گسترده و هم گرا بوده و از تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف بهره مند باشند، نشاط اجتماعی در آن جامعه به مراتب بیشتر خواهد بود و هر میزان فاصله زیستی، اجتماعی، فکری اعضا و ارکان یک جامعه از هم بیشتر و جامعه ذره‌گرا تر و روحیه فردگرایی بیشتر باشد، در نتیجه اقدامات، نگاه ها و فعالیت های مشترک و انواع یاریگری ها و تعاون ها رو به زوال رفته و نشاط در آن جامعه کمتر خواهد شد. حیات و پویایی فرهنگی یعنی به نسبتی که جامعه ارتباط بیشتری با انباشت تاریخی خود داشته باشد و از طرفی خودآگاهی فرهنگی و ارتباط او با تراث فرهنگی کارآمد در زیست روزمره بیشتر باشد، نشاط اجتماعی در آن جامعه بیشتر است. نوآوری فرهنگی نیز در واقع مؤلفه ای ناظر به آینده است. جامعه ای که خودآگاهی تاریخی نداشته باشد، در نتیجه آینده ای نیز ندارد و جهل نسبت به آینده، جامعه را به حیرت و انسداد می کشاند و این سبب فروبستگی فرهنگی خواهد شد. جامعه ای که با اتکا به مزیت های بومی، ارزش های فرهنگی و انباشت تاریخی خود، گام هایی رو به جلو برداشته و ایده های جذاب، نوآورانه و مبتنی بر فرهنگ تولید کند، جامعه ای با نشاط و پویا خواهد شد؛ به این معنا ما از نشاط فرهنگی به نشاط اجتماعی خواهیم رسید و نشاط اجتماعی را مبتنی بر نوآوری فرهنگی می فهمیم.

برخی از پژوهش ها که عمدتاً توسط نهادهای بین المللی و با غلبه حضور روان شناسان پیجویی می شود، بدون در نظر گرفتن این مؤلفه ها، جامعه ایران را متهم به افسردگی می کنند. نظام مفهومی این پژوهش ها و مراکز پشتیبان آن، در جهانِ مفهومی استعمارپایه و شرق شناسانه طرح شده و عمدتاً اهداف سیاسی-استعماری خاص را پیگیری می کند، فلذا عمدتاً در مطالعات مختلفی که توسط این نهادهای بین المللی مطرح می شود، تنوع و تکثر فرهنگی اگرچه به عنوان آرمانی جهانی مورد ستایش است، اما هرگز مابهازای مفهومی و روششنانختی پیدا نکرده و عملاً نتیجه عینی در پژوهشها ندارد. بنابرین سنجش جوامع گوناگون از جمله جامعه ایرانی مبتنی بر شاخص های غرب اروپا و شمال آمریکایی، اساساً نوعی استثمار فکری فرهنگی، القای تحقیر و ایجاد تنش در روان جمعی است.

ایران فرهنگی سرشار از ظرفیت های بالفعل و بالقوه -نظیر جشن ها، آیین ها و رویدادهای محلی- برای تعالی و گسترش نشاط اجتماعی است که متأسفانه برخی از آن ها با همان نگاه تمرکزگرا و عینی نگر رفته رفته مورد غفلت قرار گرفته و به حاشیه رانده شده اند. اگرچه دشواری های اقتصادی، کج فهمی و جهل سیاستی نظام حکم رانی و غلبه ارزش های فردمحور و منفعت گرا، عدم شکوفایی ها و چالش های جدی در عرصه نشاط اجتماعی در پی داشته است، ولی جامعه ما به هیچ وجه در نشاط اجتماعی دچار انسداد نیست و اوضاع فاجعه بار ندارد! «خانواده» قلب تپنده نشاط اجتماعی در حافظه تاریخی و اکنون جامعه ایرانی است؛ رونق آیین هایی خانوداگی همچون عید نوروز، شب یلدا و سوگواری ها برای ائمه اطهار (علیهم السلام) و صدها مورد دیگر، خود بهترین گواه این ادعاست.

تمرکز بر روابط محلی و سفرهای طبیعت محور با تمرکز بر روستاها به نشاط اجتماعی کمک می کند. بازی های جمعی و ورزش های همگانی نیز سبب نشاط آفرینی می شود. همچنین ظرفیت ادبیات فارسی اصلی ترین گنجینه ماست که ظرفیت ایجاد نشاط از جمله قصه گویی، نقالی و ... را دارد. ما به وفور می توانیم ایده ها، رویدادها، جریانات و سازوکارها و بسترهای اجتماعی را خلق و احیا کنیم کنیم. این رویدادهای مشارکت آفرین، مبتنی بر خلاقیت اجتماعی هستند. جامعه مسلمان، در خلق رویدادهای اجتماعی امتیازات افزوده دارد چرا که نشاط معنوی که اسلام به فرد عطا می کند، بهترین بستری است که آرامش ذهنی، خلاقیت و خودآگاهی ها در آن شکل می گیرد؛ پس نشاط معنوی به توسعه نشاط فرهنگی و اجتماعی کمک می کند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">